به احترام او.................
یکی در مرگِ شقایق
یکی در فصل خزان
و هر بار تو به من زندگانی بخشیدی! تو مهربانانه به من عاطفه بخشیدی!
تو به من گفتی بمان
و من ماندم!
*مـــــاندم!*
من ماندم که با تو بروم به سر قله احساس . که قدم بزنیم در کوچه بن بست شکوه
خالی از شک ...خالی از ترس ...خالی ازبیم*
*من گاه با خود می گویم:
که چرا بین من و تو اینهمه فاصله است
اینهمه دوری راه...
اینهمه سختی هجر.. که جدائیم چرا؟ ..*
*روزهایی که بی تو می گذرد ... گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز میکشد فریاد... در کنار تو می گذشت ای کاش ..!*
سلام ..
متن خیلی قشنگی نوشتی ...
ممنونم از اینکه از اپدیت کردن وبلاگت خبرم کردی ...
در پناه حق
سلام دوست عزیز
واقعا سخته خدا صبرت بده
ah ne yepsam ne yapsam kurtula bilsam ne yapsam gonlumu avuta bilsam kendimi unuttum unutuldum da bir seni benim gibi unuta bilsam hich olmasa sonunda bir gun kavusa bilsam
salam...mesle hamishe aali bood...dar panahe hagh