حسرتینن اولورم یار ، اولورم آرتیغ یوخدو دوزوم.
نئچه ایلدی سنه حسرت قالمیشام ،چکیب نئچه مدت قالیب اولمیب ، اولمز بو محبت.
ساچلاریم آغاریب اما هله سنی اونودا بیلمیرم. اوزومنن سوروشورام نیه آیردیغ سن اوزگنین اولدون منسه اوزگنین ،
هر حالدا خوشبخت سن اول سن.
سئوگیلیم آخیر گوز یاشلاریم گویمیر دینجلا بو یارالاریم.
اوریمده بیر داغ کیمی سیندین ، ایندی اورییم بوش قالیب سنسیز قالیب .
اومودوم یارپاغ کیمی سولور سارالیر اما هله اولمیب.
سنسیزلیگ عذابین چکیرم نئچه ایلدی ، آخیر دردی یاندریر منی.
گوزومنن اوزاغ قلبیمده سنی سئویرم.
سئوگیلیم هر گون سنه مکتوب یازیرام ، ایر بیر گون منن سنه مکتوب گلمسه بیلکی یا من اولمیشم یادا سنه اولان سئوگیم ... هر حالدا من اولمیش اولام .
************************************
فارسی
دارم از حسرتت میمیرم یار ، می میرم دیگه توانشو ندارم.
چند ساله که در حسرت تو هستم ، چند مدتی گذشته مونده و نمرده و نمی میره این محبت .
موهام سفید شدن ولی هنوز نتونتم تو رو فراموش کنم.از خودم می پرسم چرا از هم جدا شدیم تو مال یه نفر و من مال یه
نفر دیگه در هر حال تو خوشبخت شو تو.
عزیزم جاری می شه اشک چشمام نمی زاره زخمهام مرهم پیدا کنند.
در درون قلبم مثل یک کوه شکستی ، حالا قلبم خالی منده ، بی تو مونده.
اومیدم مثل برگی زرد و شکته می شه اما هنوز نمرده .
عذاب بی تو بودنو چندین ساله که می کشم ، درد بزرگیه می سوزنه منو .
دور از چشمم در درون قلبم عاقت هستم.
عزیزم هر روز برای تو نامه می نویسم ، اگر یه روزی نامه ای از طرف من نیومد ، بدون که یا من مردم یا عشقی که بهت داشتم ...... در هر حال من باید مرده باشم .